سلام من ساره شمسی با رتبه 4000 رشته انسانی از مشاورین موسسه یادوین (یادگیری نوین) هستم. بسیار خرسندم از اینکه میتوانم تجربیات و اطلاعاتم، از راهی که خودم طی کردم را در اختیار دانش آموزانِ کنکوری قرار بدهم. کنکور یکی از مسیر های سختی است که نوجوانان با آن مواجه می‌شوند و فراز و نشیب های زیادی را تجربه می کنند.

دانش آموزان برای موفقیت در کنکور و رسیدن به اهداف خود باید علاوه بر تلاش و پشتکار، سبک زندگی جدیدی را آغاز کنند، یعنی عادت هاو باور های نادرست خود را کنار بگذارند و شیوه های درست آن را جایگزین کنند. عادت های نادرستی مانند: (نداشتن برنامه ریزی، نداشتن مرور کافی، استفاده مداوم از تلفن همراه و فضای مجازی، تنظیم نبودن خواب و روش های مطالعاتی غلط مانند بلندخوانی و کند خوانی و…) استرس یکی از محرک هایی است که موجب حرکت و تلاش انسان می‌شود، اما به میزان زیاد آن باعث اضطراب و ترس می‌شود، ترس از شروع کردن یکی از شایع ترین نوع ترس هایی است که انسان ها تجربه می‌کنند.

دانش‌آموزان به دلایل مختلفی مانند:نبودن امکانات مناسب، زمان کم، ضعیف بودن پایه های تحصیلی، مقایسه خود با دیگران و… از شروع کردن میترسن. یکی از دلایل ترس از کنکور و شروع کردن این است که افراد می‌خواهند راه چند ماهه را در چند روز بروند و وقتی نمی‌توانند دچار ترس و اضطراب می‌شوند. اولین نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که اگر دیر شروع کرده‌اید یا هنوز به سطح علمی بالایی نرسیده اید، از چیدن برنامه های سنگین و ایده آل پرهیز کنید و هیچگاه نگذاريد احساسات بر شما غلبه کند و نباید یک دفعه از ساعت مطالعه و تعداد تست کم به ساعت مطالعه و تست بالا برسید. شما باید قدم به قدم به سمت جلو حرکت کنید و هر روز سعی کنید از روز قبل عملکرد بهتری داشته باشید و در مسیر کنکور حواستان باشد که شما تنها نیستید و افراد زیادی در شرایط مشابه شما و یا شرایط بدتر از شما هستند، پس ترس را کنار بگذارید و با هر امکانات و منبعی که دارید، هر چند هم که کم باشد، شروع کنید.

خیلی از افراد بر این باور هستند که چون زود شروع نکردن و یا امکانات و منابع کافی ندارن پس هرگز نمی‌توانند موفق شوند و همیشه از نتیجه کنکور می‌ترسند و با خود می‌گویند که چون قراره در کنکور شکست بخورم و می‌دانم که رتبه خوبی کسب نمیکنم، پس هرگز اقدامی انجام نمی‌دهم و اصلا راهی را که میدانم آخرش شکست هست رو شروع نمیکنم… درپاسخ به این دوستان می‌خواهم بگویم که زمان یکی از عوامل موثر در کنکور است و عوامل دیگری مانند کیفیت هم بسیار تاثیر گذار هستند. در طی این سال‌ها دیدیم، افرادی را که دیر شروع کردند اما درس ها را با کیفیت بیشتری از رقبای خود خواندن و از آن زمان کمی که داشتند نهایت استفاده را بردند و با شناخت توانایی های خود و برنامه ریزی اصولی و درست و از همه مهمتر مقایسه نکردن وضعیت فعلی خودشون با سایر افراد و سرزنش نکردن خود و تلاش مداوم و مستمر توانستند به موفقیت در کنکور برسند.

بررسی تاثیرات عوامل بیرونی و درونی توسط خانوم ساره شمسی

اکنون می‌خواهم یکی از بزرگترین مشکلات کنکوری ها را بررسی کنم و آن مشکل (حواس پرتی و عدم تمرکز است) تمرکز یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین عواملی است که در درس خواندن شما موثر است که اگر آن را افزایش دهید خیلی از مشکلات درس خواندن شما حل می‌شود. در این مقاله عوامل حواس پرتی و کاهش تمرکز و راه حل هر کدام از آنها را برای شما بیان میکنم. تمرکز به عوامل بیرونی و درونی تقسیم می‌شود.
اغلب افراد حواس پرتی خود را ناشی از  عوامل بیرونی می‌دانند در صورتی که عوامل درونی هم بسیار مهم و تاثیرگذار هستند.

نخست  می‌خواهم درمورد عوامل بیرونی موثر در افزایش تمرکز و کاهش حواس پرتی با شما صحبت کنم.

1) برنامه ریزی صحیح و  دارای حجم و مدت زمان مشخص داشته باشید.

یعنی ذهن خود را آزاد نگذارید. خیلی از کنکوری ها شروع به خواندن درس می‌کنند درصورتی که اصلا مشخص نکردن چه جاهایی رو قراره در چه مدت زمانی بخوانند و به همین علت در حین مطالعه مدام مشغول کار های دیگه هستن یا به موضوعات دیگری فکر میکنند ولی اگر شما برای ذهن خودتون یک حجم و  مدت زمان مشخصی را تعیین کنید باعث میشه ذهنتون منظم بشه. مثلا برای خودتان تعیین کنید که 5 صفحه اول درس علوم و فنون دوازدهم را در مدت زمان 40 دقیقه می‌خوانم و تمام سعی و تلاش خود را بکنید که در همون مدت زمان تعیین شده درس را با کیفیت مناسب جمع کنید. بعضی از افراد می‌گویند چون من نمیدونم چقدر قراره درس خواندنم طول بکشه پس مدت زمانی هم برایش تعیین نمیکنم. پاسخ من به این افراد این است که شما به مرور زمان متوجه تایم های مطالعاتی خودتون میشید و دستتون میاد که در عرض چند دقیقه چند صفحه میتوانید بخوانید و اگر این تایم تعیین شده کمتر از تایم درس خواندن شما شد مثلا شما تعیین کرده بودید که در 40 دقیقه درس را بخونید ولی در 30 دقیقه تمام کردید خیلی عالیه و دفعه بعدی سعی کنید این را در نظر بگیرید. اگر هم که زیاد تر از تایم تعیین شده طول کشید مثلا 60 دقیقه شد به دنبال علت آن باشید و ببینید آیا حواس پرتی یا وسواس مطالعاتی و یا مشکلات دیگری داشتید که باعث شده که زمان بیشتری طول بکشد یا بر اثر سختی درس و یا کم بودن سرعت مطالعه شما این اتفاق افتاده. بعد از پیدا کردن علت این مشکل به دنبال راه حل آن در درس های بعد باشید.

2) از موبایل به عنوان ابزاری برای پیشرفت در روند درس خواندن و از فضای مجازی در حد نیاز استفاده کنید.

پیام رسان ها و برنامه های اضافی و هر آن چیزی که ذهنتون را درگیر می‌کند را حذف کنید. ذهن ما ناخودآگاه به دلیل وابستگی و عادت، حتی با تلفن همراه خاموش هم درگیر میشه. حالا شما فکر کنید که تلفن همراه روشن در مکان مطالعه شما باشه. حتی اگر به سمتش هم نرید اما ناخودآگاه ذهنتون مدام به موبایل فکر میکنه و دوست داره زودتر از درس خواندن و کارهای سخت رهایی پیدا کنه. به همین علته که بعضی مواقع دانش آموزان نصفه درس را رها می‌کنند و می‌گویند حوصله درس خواندن ندارم یا می‌گویند اصلا متوجه مطلب نمیشم و بعد به سراغ موبایل خود می‌روند و ساعت ها مشغول آن می‌شوند. پس در نتیجه تا زمانی که ذهن شما جایگزین راحت و خوبی برای کارهای سخت شما دارد، شما قادر به انجام کارهای دیگر خود نیستید. یا اگر هم باشید با کیفیت کم است.

3) مکان مطالعه شما فقط باید برای درس خواندن باشد.

در اون قسمت از اتاق خود که درس می‌خوانید هرگز نخوابید و چیزی میل نکنید و از هر نوع وسیله ای که امکان داره حواستون رو پرت کنه هم پرهیز کنید مثل تلفن همراه که براتون توضیح دادم. بگذارید ذهن شما عادت کنه که اون مکان فقط برای درس خواندنه و نه هیچ چیز دیگری. وقتی ذهن شما شرطی بشه که اون مکان فقط برای مطالعه است، به مرور زمان متوجه می‌شوید که وقتی در مکان مطالعه خود می‌روید راحت تر و با تمرکز بیشتری درس می‌خوانید. چون ذهن شما جایگزین دیگری در نظر ندارد و کار دیگری نمیتوانید انجام بدید. میخواهم این را به شما تاکید کنم که حتی اگر خواستید چشم هایتان را ببندید و استراحتی کنید یا خوراکی بخورید یا با فردی تماس بگیرید، حتما در آن لحظه از میز یا مکان مطالعه خودتون فاصله بگیرید.

4) از حواشی و اطلاعاتی که ذهن شمارو درگیر می‌کند دوری کنید.

نیاز نیست در مورد همه خبر های مختلف روز بدونید. نیاز نیست در بحث های خانوادگی که باعث درگیری ذهنی یا آشفتگی شما میشه شرکت کنید.
منظورم این نیست که از آدم ها فاصله بگیرد! منظورم این است که اطلاعاتی که آدم ها به شما می‌دهند را کنترل کنید. (به طور مثال اگر زمان های آزاد خود را با دوست صمیمیتان می‌گذرانید و قبلا در مورد موضوعاتی با شما صحبت می‌کرد که ذهنتون مشغول میشد. ازش بخواهید که در مورد اون موضوع دیگه با شما صحبت نکنه و در مورد مواردی باهم صحبت کنید که افکارتون کمتر درگیر میشه)

5) ارتباطتون را با افرادی که انرژی منفی دارند کم یا حذف کنید.

منظورم همون افرادی هستن که مدام به شما می‌گویند نمیشه! تو نمیتونی موفق بشی! کنکور خیلی سخته و پایه تحصیلی ما خیلی ضعيفه و…
این افراد گاهی احساس همدردی می‌کنند و این احساس رو به شما انتقال می‌دهند که تنها نیستید و به این باور می‌رسید که چون اون فرد هم نمیخواند پس شما هم نخوانید بهتره. چون امیدی به رسیدن به هدفتون نیست. اگر دقت کنید خیلی وقت است که هر ماه به این نتیجه میرسید که دیگه دیر شده. در صورتی که اگر همون بار اول شروع کرده بودید تا الان از خیلی از افراد جلوتر بودید. پس حواستان به افراد و حرف هایی که می‌زنند باشه.

6) تایم استراحت مناسب داشته باشید و سعی کنید زمان زیادی را بین درس ها فاصله نیندازید.

مثلا بعضی از افراد یک ساعت درس می‌خوانند و سه ساعت استراحت میکنند و بعد دوباره یک ساعت درس می‌خوانند. این روش درس خوندن باعث کاهش تمرکز و کمبود انرژی و انگیزه شما می‌شود. عامل مهم دیگری که در افزایش تمرکز و کاهش حواس پرتی تاثیر گذار است عوامل درونی است. عوامل درونی در ذهن ما هستن و بیشتر آنها توسط ضمیر ناخودآگاه ما ایجاد می‌شود و یک احساسی رو به ما القا می‌کند که ما در خودآگاه خود احساس کنیم که مشکلی وجود دارد. به طور مثال گاهی این موضوع در ذهن ما شکل می‌گیرد که تمام افرادی که قبول شدند تیزهوشانی و یا با امکانات زیاد و یا دارای سهمیه بودن یا گاهی هدف را انکار می‌کند یعنی با خودمون فکر می‌کنیم که اصلا این هدف رو چرا انتخاب کردم؟! آخرش که چی؟! معلومه که نتیجه نداره! اصلا چرا باید درس بخونم؟! یا اتفاقات و موضوعاتی رو برای ما یادآوری میکنه که هیچ ربطی به اون لحظه نداره. مثلا خاطراتی از گذشته یا رویاهایی از آینده رو به یاد میاریم و باعث میشه تمرکزمون رو از دست بدیم و غرق در افکار خود بشویم.

حالا راه حل چیست؟

1) باید به صورت منطقی هر کدوم از این دریچه های ورودی ذهنتون رو ببندید و پاسخ سوالات و ابهامات خودتون رو بدهید. مثلا ذهن ما می‌گوید اصلا چرا داری درس میخونی؟ شما باید به خودتون پاسخ بدید که من درس میخونم چون می‌خواهم به هدفم برسم. آینده شغلی خوبی را در آینده برای خودم فراهم کنم و… یا در پاسخ به این موضوع که ذهن میگوید همه افراد تیزهوشانی هستن یا امکانات زیادی دارند پس تو امکان موفقیت زیادی در کنکور نداری. شما باید برید دنبال مواردی بگردید که این حرف را نقض کند. افرادی رو برای خودتون الگو قرار بدهید که در شرایط مشابه یا سخت تر از شما توانستد به موفقیت برسند.

درواقع شما باید ذهن خودتون رو قانع کنید و بهانه ها رو برای خودتون کم کنید. افراد زیادی هستن که با منابع کمی که داشتن یا با وضعیت  خانوادگی و وضعیت اقتصادی سخت و دشواری که داشتن و هزاران شرایط دیگه توانستند به جایگاه خوبی برسند. شما باید به خودتان بگویید چرا من نه؟! چرا من ذهن خودم را کنترل نکنم؟! قطعا توانایی شما کمتر از سایر افرادی که موفق شدن نیست و اگر فکر می‌کنید که توانایی شما کمتر و شرایط زندگی شما سختر از بقیه است. نباید بگذارید که این عاملی بشه برای حرکت نکردن و  درس نخوندن و تمرکز نداشتن شما! اگر شرایط سخت و دشواری دارید بپذیرد و به اندازه سختیِ شرایط خود تلاش کنید.

2) دیدگاه خودتون رو عوض کنید و اتفاقاتی که براتون میفته و شرایطی که براتون ایجاد میشه رو سعی کنید با دید مثبت تری ببینید؛ مثلا اگر درس هارو در آزمون قبلی 30 درصد زدید و در این آزمون 40 درصد. به این فکر نکنید که با گذشت زمان هنوز نتونستید به شرایط مطلوب و دلخواه خود برسید. بلکه به این فکر کنید که نسبت به  ازمون قبلی 10 درصد پیشرفت داشتید. به قول معروف نیمه پر لیوان رو ببینید. این باعث میشه که به مرور زمان هم انگیزه و انرژی لازم برای ادامه مسیر و درس خواندن داشته باشید و هم دغدغه های ذهنتون کمتر میشه و تمرکزتون بیشتر میشه و باعث میشه بازدهی بهتری داشته باشید.

3) از تکنیک کاغذ سفید استفاده کنید. خودم به شخصه زمانی که کنکوری بودم بیشترین مشکلی که در روند درس خواندنم متوجهش میشدم این بود که ذهنِ به شدت شلوغ و نامنظمی داشتم. مدام کارهایی که عقب افتاده بود و انجام نداده بودم یا اتفاقاتی که در گذشته رخ داده بود و یا رویاهای آینده‌ام به یادم می‌آمد و در حین درس خواندن گاهی چند دقیقه به یک کلمه خیره میشدم و در افکار خودم غرق میشدم. به نظرم ذهنم راه فرار خوبی را پیدا کرده بود برای درس نخواندن! اما بعد از مدتی به فکر یک راه حل افتادم و این روش را که شنیده بودم امتحان کردم. خیلی از افراد میگفتن که هر آن چیزی که در لحظه به یادتان می آید را روی یک کاغذ سفید بنویسد و بعد آن کاغذ رو مچاله کنید و دور بیندازید. اما می‌خواهم این را به شما بگویم که با اینکار نه تنها ذهن شما حواس پرتیش کمتر نمیشه بلکه بیشتر هم میشه. چون شما برای افکار خودتون ارزشی قائل نشدید و اونها رو مچاله کردید. به همین خاطر من از این تکنیک استفاده کردم اما برگه های سفیدی که حالا پر از نوشته هایی بودن که حاصل افکار و دغدغه های ذهنیم در آن لحظه بودن رو همان ابتدای کار مچاله نکردم. من تک تک افکاری که در حین درس خواندن به ذهنم میامد رو یادداشت میکردم و به خودم قول میدادم که در تایم استراحتم تک تک آنها را می‌خوانم و یا انجامشون میدهم و یا برای آنها برنامه ریزی میکنم.

بعد از اینکه درسم تمام می‌شد در تایم استراحتم تک تک آنهارا هر چند که بعضی از نوشته هایم خیلی هم مهم نبود را می‌خواندم و اگر برایم مقدور بود همان لحظه انجام می‌دادم اگر هم نه تایم انجام هر کدام رو مشخص میکردم چون بعضی از نوشته هایم یادآوری کار های مهمی بود که مثلا فردا باید حتما انجام می‌دادم و برعکس خیلی از افکارهایم انقدر خیالی و دور از ذهن یا بی اهمیت بودن که فقط روشون خط میکشیدم و به این فکر میکردم که واقعا چرا باید همچین مطلبی اون لحظه به ذهن من بیاد!؟ بعد از بررسی کامل، کاغذ را تا وقتی که تمام آن موارد انجام شده باشه یا خط خورده باشه نگه می‌داشتم و بعد مینداختم دور. من برای ذهنم که در آن لحظه فکر می‌کرد که موضوعات مهمی را دارد به من یادآوری می‌کند، ارزش قائل شدم و تک تک آنهارا بررسی کردم و موضوعات بررسی شده را حل کردم.

بعد از مدتی متوجه شدم که نوشته های روی برگه سفیدم که میزان حواس پرتی من را نشان میداد، کمتر و کمتر میشه تا جایی که بعد از چند هفته، این افکار به چند مورد مهم ختم میشد و بیشتر برگه من سفید میماند. چون ذهن من یادگرفته بود که درس خواندن من مهمتر است و مواردی که اون لحظه داره به من یادآوری میکنه باید مهم باشن وگرنه بعد از بررسی آنها هم کاری از دستم برنمی آید و خط می‌خورد پس سعی می‌کرد موارد خیلی مهم و ضروری رو بهم تاکید کند نه هرچیزی را به شما توصیه میکنم که با این تکنیک راهِ فرار ذهن خودتون رو ببندید و با ارزش دادن به آن،کنترلش کنید. قطعا عوامل خیلی زیادی در تمرکز شما تاثیر دارد. اما من در این مقاله سعی کردم به مهمترین آنها اشاره کنم و مشکلات مهمی که اغلب کنکوری ها با آن مواجه هستن را به همراه راه حل آن برای شما بیان کنم.

(امیدوارم که برای شما مفید واقع شده باشه)