رزومه سرکار خانوم ملیکا علیایی

  • دانشجوی دوره کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سراسری شیراز
  • مسلط بر تمامی دروس رشته ادبیات و علوم انسانی دبیرستان
  • شرکت کننده دوره های آموزش مشاوره تحصیلی، برنامه ریزی کنکوری و مربی آموزشی
  • فعال در حوزه داستان نویسی و نقد ادبی و شعر معاصر
  • عضو فعال انجمن های ادبی
  • دارای مدرک تخصصی عروض و قافیه
  • دارای مدرک تخصصی داستان نویسی
  • فارغ التحصیل مدرسه نمونه دولتی حاج قاسم الگونه در مقطع متوسطه دوم
  • دانش‌ آموخته مدرسه نمونه دولتی پویش در مقطع متوسطه اول
  • مشاور تحصیلی و مربی کنکوری و برنامه ریز کنکوری گروه جهادی سلمان و یادوین( یادگیری نوین)

نظر خانوم میکا علیایی درباره کنکور

کنکور سدی است که ناجوانمردانه و در اوج شور و هیجان جوانی، برای دانش‌ آموزان دشمن می‌ تراشد. دشمنانی که هیچ بویی از خصومت و کینه نبرده اند. از تو دلگیر نیستند و تنها جرمشان این است که در نظام آموزشی اشتباهی درس می‌خوانند. به رغم میل باطنی ناچارند که در ابتدایی ترین و بهترین سال های نوجوانی به جنگ با تو بپردازند و برای ساختن آینده خود، آینده تو را فدا کنند.
ما بهای یک عمر زیستن را با این جنگ می‌دهیم. راه میسازیم و چاه میشناسیم. مقاوم می‌مانیم و تاب می‌آوریم نبرد با دشمنانی را که گاهی عزیزترینند برایمان. دشمنانی که به اجبار مشق جنگ می‌کنند در حالی که هیچ کسی خواهان نبرد نابرابر کنکور نیست. هیچ یک خواهان زوال دیگری نیست و دیدن سرخوردگی دیگری نه تنها برایشان تسکین دهنده نیست که قلبشان را سخت در هم می‌فشارد. ذهن دانش‌ آموز و خانواده که از ارکان اصلی جامعه به‌ شمار می‌ روند را سخت می‌ آزارد.اضطراب را به فضای خانه و خانواده تزریق می‌ کند و کلاف زندگی را درهم و گنگ می‌سازد. دانش آموز کنکوری اصطلاح بیرحمی است ان گاه که هر روز و هر لحظه لشگری هراسان اما استوار به نام خانواده نتیجه را انتظار می کشد؛ دلت را قرص می‌کند و مانند تمام این سال ها قهرمانت میخوانند. حتی گاها هر چه که دارد را در این راه فدای سربلندی می‌کند.


حال نکته تاسف بار این است که در این شرایط اسفناک و بغرنج، جوی ایجاد شده است که به این آتش هر روز بیش از پیش دامن می‌ زند و از آب گل آلود شاه ماهی می‌ گیرد.
مافیای کنکور نابرادری است که در لباس برادر از پشت خنجر می‌ زند. ابتدا با دلسوزی برای دانش‌ آموز اطمینان جلب می‌ کند و خود را آگاه و دانشمند جلوه می‌ دهد. با ترفند و حیله و نیرنگ می‌ کوشد که اثبات کند اگر دست در دست او بگذارید پیروز بازی شمایید و هرگز شکست نخواهید خورد. حال آن که هدف چیز دیگری است و آموختن که اصل است در حاشیه قرار می گیرد. در بحبوحه اضطراب و نگرانی دانش‌ آموز تنها به پر کردن جیب خود می‌ اندیشد و تمام اهداف دیگر را هیچ می‌ انگارد.

کنکور برای برخی تجارت است و برای دیگری افسردگی و سرخوردگی و به فنا رفتن یک سال از جوانی. بهای این مجادله را برخی با چشم پوشی از ضرورت های زندگی خویش می‌ پردازند و چشم امید می‌ دوزند به لرزش ناشی از تحمل حجم مخوف مسؤلیت دستان فرزندشان تا بکوشد و موفق شود و در این نبرد نابرابر سپر نیندازد و ناامیدشان نکند.
در اوضاع کنونی دانش‌ آموز شایسته و برتر را تنها با رتبه و عدد و رقم و تراز می‌ شناسند. بدون احتساب حتی ذره ای درد و رنج تحمیل شده توسط دانش‌ آموز. کسی تصور نمی‌ کند که دانش آموزی که نتیجه دلچسبی کسب نکرده ممکن است حین کنکور شرایط مطلوبی را تجربه نکرده باشد. اتفاقات بر وفق مراد نبوده باشد یا حتی تمرکز در آن لحظات دشوارترین کار ممکن بوده باشد و هزاران دلیل دیگر که هیچ یک به معنای عدم شایستگی یک نوجوان هجده ساله نیست.
ولی در عین بی‌رحمی چشم می‌ دوزند به چندین عدد و رقم مندرج در کارنامه کنکور‌. عیار دانش‌ آموز را با رقم می‌سنجند و آینده دانش‌ آموز را قربانی همین اعداد و ارقام می‌کنند.
تنها راهی که می‌ ماند این است که بکوشیم تا جایی که در توانمان است عزم خویش را جزم کنیم و شرایط مدنظرمان را خودمان با دستان خودمان بسازیم. تمرکز را بیاموزیم، بدانیم چگونه درس بخوانیم تا در کمترین زمان ممکن بیشترین بازدهی را داشته باشیم و تا حدودی کنترل امور را در دست بگیریم.

البته می‌ توانیم به کنکور اندکی هم مثبت بیندیشیم مثلا تصور کنید لذت دیدن اشک شوق مادر و دستان پینه بسته رو به آسمان گرفته شده پدر پس از موفقیت با چیزی قابل قیاس است؟ لذت آرزو را زیستن، لذت یک قدم نزدیک تر شدن به اهداف و صد ها لذت دیگر که می‌ تواند تمام غم و مصائب و دشواری ها را را به دست فراموشی بسپارد و در گرگ و میش صبح اعلام نتایج کنکور محو کند؛ کلاغ خانه گم کرده داستان ما هم به خانه برسد و فصلی نو ورق بخورد. هجده سال آرزو کردیم و رویا بافتیم . حال فرصتی یافته ایم تا جامه عمل بپوشانیم به هر چه که می‌ خواهیم بدان برسیم. و لذت وصف ناشدنی لمس به ثمر رسیدن تلاش های شبانه روزی و شب بیداری ها و گذراندن پستی و بلندی ها را بچشیم.
چندین ماه تلاش شبانه روزی و اضطراب وصف ناشدنی و حسرت امکاناتی که برای برخی بدیهی و برای برخی در رویا هم نمی‌ گنجد، باز هم در برابر یک عمر شیرینی و شرر و حس قدرتمندی معامله سودآوری به نظر می‌ رسد.


استمرار و تلاش و ممارست و تمرین و تکرار از نابرابری قدرتمند تر است مبادا سینه را تسلیم اختلاف طبقاتی و ناعدالتی و مافیا کنید. اگر بکوشید هیچ سدی هیچ گاه بال پروازتان را زخمی نخواهد کرد.
هزاران نفر پیش از شما با این اکوان دیو دست و پنجه نرم کرده اند و هزاران نفر هم پس از شما دست به گریبان این دیو خواهند شد. هزاران نفر شکست خوردند و هزاران نفر پیروز خواهند شد آن‌گونه بکوشید که نامتان در میان هزاران نفری که صفت موفق را به دوش می کشند تا به ابد مانا و جاوید بماند و سال ها بعد هوش و ذکاوت و پشتکار نوجوانی تان را ایستاده تشویق کنید و مفتخر شوید که در راه درستی قدم نهادید.
این مرحله سخت ترین و جدی ترین مبارزه شماست. آینده و شغل و زیست آینده شما به این مبارزه بستگی دارد. اینگونه نیست که افراد صرفا از طریق درس موفق شوند چه بسا افرادی که استعداد های مختلف خود را در زمینه های گوناگون شکوفا کردند و حماسه ها آفریدند و کنکور در موفقیت آن ها تقریبا هیچ نقشی نداشته، اما تصور کنید اگر در هر عرصه و شغل و حرفه ای، باسواد باشیم چقدر پیشرفت می‌ کنیم‌. پس ورود به دانشگاه و آموختن و تحصیل و علم همیشه سود آور و مفید است حتی اگر با حرفه ما مطابقت نداشته باشد.


کنکور تمام زندگی نیست اما می‌تواند ضامن تمام زندگی باشد و ره صد ساله را کوتاه تر کند.
ناچاریم به مقاوم و پایدار ماندن، کوشیدن و تاب آوردن. ناچاریم به تقلا برای خوب زیستن در جهانی که فقط و فقط خودمان برای خودمان دل می‌ سوزانیم. کسی ما را از چاه نجات نمی‌ دهد.

هر روز و هر شب خود را مغتنم بدانید و روزهای کنکوری را مغتنم تر. سال ها بعد مدیون خود خواهید شد. غرق لذت می‌شوید که پا پس نکشیدید و جنگیدید. هرگز فراموش نکنید ( این نیز بگذرد) یقین بدانید مزد زحماتتان را خواهید گرفت.