مهدی شرافتی نسب

  • دانشجو رشته علوم تربیتی گرایش مدیرت و برنامه ریزی درسی.
  • مدرس دورس، جامعه‌شناسی، روانشناسی، اقتصاد، تاریخ و فلسفه.
  • متکبر شیوه های سریع پاسخ دهی به درس اقتصاد.
  • عضو گروه مشاوری جهادی سلمان.
  • عضو مؤسسه یادوین یا یادگیری نوین‌.
  • سابقه مشاوره و برنامه ریزی درسی.
  • داری مدرک کامپیوتر با نمره بالا.
  • همکاری با چند مرکز مشاوری فعال.

بررسی دوران تحصیلی آقای مهدی شرافتی نسب

چند نکته تکمیلی از خودم؛ بنده مهدی شرافتی نسب اصالتی لری و اهل کهگلویه و بویراحمد اما ساکن استان زیبا و خونگرم خوزستان شهر زیبای بهبهان هستم. دوران تحصیل تا آخرهای مقطع راهنمای در روستا و در شهرستان کهگلویه بودم دوران تحصیل در مقطع ابتدای از لحاظ درسی زیاد خوب نبودم و بیشتر در فکر بازی و سرگرمی های دوران کودکی بودم. علاقه زیادی به فوتبال داشتم و هنوزه دارم بیشتر وقتم صرف فوتبال بود از دوران ابتدای به مقطع راهنمای آمدیم البته بگم که بنده دانش آموز نظام جدید بودم یعنی مقطع ۳ ۳ ۶. از ابتدا که وارد دوران مقطه راهنمایی شدیم باز از لحاظ درسی وضعیت خوبی نداشتم کمی پیشرفت کردم اما نه زیاد و کلا تا آخرهای مقطع رهنمایی زیاد در فکر درس خوندن نبودم دوران راهنمایی دوران انتخاب رشته هست من به رشته فنی و کار دانش علاقه زیادی داشتم؛ اما به دلیل نبود مدرسه فنی و امکانات لازم در منطقه و با اسرار خانواده و معلم های عزیزم رشته انسانی انتخاب کردم جز یه مدرسه رشته انسانی داخل روستا مدرسه دیگری نبود؛ یعنی اکثر دوستانم رشته که های دیگری انتخاب کردند برای رفتن به مدرسه باید شهر میرفتن که از روستا تا شهر زمان زیاد و مشکلات فراوانی داشت. خیلی از دوستانم مثل خودم به رشته های دیگری علاقه داشتن اما به دلیل نبود امکانات اکثر ۹۰ درصد به بالا رشته انسانی انتخاب کردند.

خلاصه وارد دوران دبیرستان شدم ۲ ماه از دوران دبیرستان گذشت و علاقه من به رشته انسانی اونقد زیاد شده بود که رشته فنی اصلا بهش توجه نمیکردم حتی بعد ۲ ماه پدرم آمد بهم گفت میخواهی بری رشته فنی گفتم نه و از رشته انسانی خوشم میاد و میخوام ادامه بدم؛ ۲ ماه در روستا در مقطه دبیرستان و رشته انسانی درس خواندم تا اینکه مهاجرت کردیم سمت خوزستان و دوران ادامه تحصیل اینجا شروع کردم که فکر کنم مهم ترین و بهترین انتخاب زندگیم بود. دوران دبیرستان از لحاظ سطح درسی پیشرفت چشم گیری داشتم؛ فضای مدرسه، اساتید جدید، شرایط و امکانات بهتر فضای درسی بهتری داشت. جوری بود که دهم با وجود اینکه از وسط سال به این مدرسه منتقل شدم رتبه ۳ شدم. اسم مدرسه من امام خمينی(ره) بود که شرایط خوبی داشت. سال یازدهم رتبه ۲ کلاس و سال آخر رتبه اول شدم. شاید از خودتون بپرسین که چطور یهویی از روستا اومدین شهر، چطور خودتو به این زودی وفق دادی؟ واقعا شرایط خیلی سختی بود. بچه‌ای که در روستا زندگی می کرد و شرایط روستایی داشت، حالا وارد شهر شده بود و باید خودش رو با شرایط وفق میداد.

اینارو گفتم که دانش آموز بداند که امید، انگیزه، علاقه و پیشرفت به سمت موفقیت نباید هیچ وقت متوقّف شود. زندگی جریان دارد، فرقی نمیکند بچه شهر باشی یا روستا، فرقی نمیکند کجای این کره خاکی باشی، مادام که فکرت، پیشرفت و موفقیت در هدف‌هایت و آرزوهایت باشد، مطمعن باش با تلاش و کوشش بهش خواهی رسید. خیلی از دوستانم که در روستا بودن با آن امکانات محدود به جاهای رسیدن که من مشاور در مقابلشان واقعا دریغ از زیادگویی چیزی نیستم چون امید داشتن، هدف داشتن، تلاش کردن و زحمت کشیدن که به این موفقیت برسن و خدارو هزاران بار شکر، که نتیجه این همه تلاش رو گرفتن و انشالله دانش آموزهای عزیز بنده بتوانن در این مسیر سخت و دارای فراز و فرود، به سلامت عبور کنند و افتخاری باشن اول برای کشورشان بعد خودشان و خانواده و درآخر برای بنده و موسسه بزرگ ما.

برای موفقیت در کنکور حتی در زندگی ۳ نکته مهم باید رعایت شود.

  1. دور کردن افکار منفی و دور شدن از افراد دارای افکار منفی
  2. داشتن هدف، انگیزه، تلاش و امید به موفقیت
  3. برنامه ریزی و مشاوره صحیح و اصولی

توضیحی کوتاه در مورد افکار منفی

فکر و خیال و رویاپردازی در زندگی همه ما جریان دارد که این افکار همیشه به صورت مثبت و خوب نیستند و گاه برای رسیدن به یک موفقیت افکار منفی ک موانعی در ذهن ما یا اطراف ما به وجود می آیند که برای عبور از این افکار و افراد، دور کردن خود از آنها و فکر کردن به افکار مثبت است که در اینجا شما با دوری از این افکار و افراد با یک تیر دو نشان میزنید. اول باعث حذف این افکار شدین و دوم با مثبت اندیشی بزر موفقیت و انگیزه در ذهن خود کاشتی.

داشتن هدف انگیزه و تلاش

طبیعتا برای شروع یک کار، یک فرایند یا یک جریان رو به جلو یک موتور و نیروی پیش رونده لازم هست که در اینجا این نیرو انگیزه و هدفی است. که در ذهن ما جوانه زده و برای رسیدن به موفقیت به هدف و انگیزه نیاز هست هدف باعث میشود که فردا از بیراهه رفتن جلوگیری کند و مسیر مشخصی برای موفقیت داشته باشد. برای شروع هر کاری اول هدفی که داری مشخص کن بعد به سمت مقصد حرکت کن.

 نکته مهم و آخر برنامه ریزی و مشاوره صحیح و اصولی

برنامه ریزی امری مهم اصولی و راهبردی بردی موفقیت یک دانش آموز چه در بحث کنکور چه در بحث امتحانات خرداد و در کل چه در بحث زندگی هست. شاید سوال اکثر مشاوران و برنامه ریزان تحصیلی و موسسه های علمی از دانش آموز این باشد که آیا شما می‌توانید برای خود برنامه مناسب بریزید یا خیر ؟ اما جواب اکثر دانش آموزان نسبت به این سوال بله هست. اما وقتی یک دانش آموز برای خود برنامه میریزد مشاهده میکند که در فرآیند برنامه ریزی با مشکلاتی مواجه می شود. برای مثال دانش آموز مشاهده می‌کند که برنامه‌ای که درست کرده رو به جلو هستش و مستقیم هست یعنی هیچ گونه برگشتی به عقب و مرور ندارد یا دانش آموز یک روز مشخص برای مثال آخر هفته جمعه یا پنج شنبه برای مرور وقت میزاره که وقتی که مشخص میکند به دلیل حجم بالای دروس توانایی چنین کاری ندارد و یا دانش آموز خود برنامه میریزد اما به آن عمل نمی کند چون برنامه ای که برای خود طرح میکند فراتر از توانی هایش هست که از نظر خودش مطابق هست اما از نظر من مشاور چنین نیست. اما برای یک برنامه ریزی اصولی و هدفمند و مهم چند گام لازم است که باید رعایت شوند.

اولین گام: هدف مشخص شود که بالا توضیح داده بودم.

گام دوم: عوامل تاثیرگذار را باید برسی کرد برای مثال(درس‌ها، زمان لازم، زمان موجود، منابع درسی و غیره…) و تصمیم عاقلانه در این مورد گرفته شود.

گام سوم: منبع مناسب پیدا کنیم و هر درس را به چند بخش تقسیم کرد؛ به هر بخش زمان خاصی را اختصاص داد و درس ها باید هم زمان با هم پیش روند.

گام آخر: مرور! وقتی دانش آموز درس را مطالعه می‌کنند طبق تحقیقات صورت گرفته ۵۰ تا ۶۰ درصد مطالب بعد از ۲۴ ساعت فراموش می‌کنند و برای این مشکل باید مرور مناسب و اصولی در پیش گرفت که مطالب هر درس و هر بخش در ذهن تثبیت شوند.

مشاور تحصیلی کیست و چه کمکی به دانش آموز خواهد کرد؟

اول معنی خود مشاوره یعنی مشورت کردن با افراد متخصص و صاحب سبک و داری تجربه در رشته مورد توجه خود هست. وقتی دانش آموز به مقطع دبیرستان وارد میشود با چالشی به نام کنکور روبرو میشود که برای عبور از این چالش علاوه بر همت و تلاش خود نیاز به یک راهنما یک مشاور متخصص رشته مورد نظر را دارد که مسیر موفقیت را برای دانش آموز ترسیم کند تا دانش آموز از مبدأ به سلامت به مقصد با موفقیت برسد؛ حتی قهرمان های المپیک که بزرگترین تورنومت ورزشی جهان هست داری یک مربی خوب و کارکشته و با تجربه هستن که مسیر پیشرفت و موفقیت این قهرمان را ترسیم میکنن که این‌چنین به موفقیت میرسن. برای یک دانش آموز نیز چنین است که برای موفقیت نیاز به یک مشاور متخصص هست که داری تجربه باشد که تجربیات علمی خود داده های گردآوری شده را و تکنیک های درسی و تستی کنترل خشم، استرس و… به دانش آموز آموزش دهد و مسیر موفقیت دانش آموز را بیش از بیش نزدیکتر کند.

حالا به چند سوال مهم که شاید سوالات خیلی از دانش‌ آموزن عزیز هم باشد پاسخ خواهم داد.

خیلی از دانش آموزان کندخوان هستن که می گویند برای مثال درس فلسفه یا منطق را کند میخوانم، وسواس دارم، مدام بر میگردم عقب نگاه میکنم در صورتی که صفحه جدید هستم! عادت های بد همیشه و جود دارند و باید با آنها مبارزه کنیم. مسئله این است که شما درس فلسفه، منطق و بقیه دروس مفهومی را می‌خواهید حفظ کنید؛ اما اصلا داخل رشته انسانی به جز تاریخ و جغرفیا که درسی حفظی هستن بقیه درسا مفهومی هستن و دانش آموز نباید سعی کنه دروسی که مفهومی هست رو به صورت حفظی بخونه؛ درسی مثل منطق که در کنکور حتی سوال های خارج از کتاب می‌دهند که اکثرن مثال هستن دانش آموز نباید این درس را حفظ کند! بلکه باید به صورت مفهومی بخواند و برای خود مثال طرح کند؛ به مثال های داخل کتاب نباید اکتفا کرد! کسی که طراح امتحانات خرداد ماه یا کنکور هستش به مثال های کتاب اکتفا نمی‌کند و خود مثال طرح می‌کند. پس درس های حفظی مفهومی باید به صدرت عمقی و همراه با مثال خوانده شوند که در ذهن دانش آموز تثبیت شود که این درس در مورد چه مبحثی حرف زده. لذا برای حل مشکل کندخوانی توصیه من به شما این هست که ضرب‌العجل زمانی ایجاد کنید یعنی در زمان معین و فشرده خواندن قسمت کامل مشخصی از درس را در برنامه خود دارید.
مثلاً: اگه برای درس ۵ فلسفه دوازدهم، ۲ ساعت زمان دارید، ۴۵ دقیقه آن را به مطالعه، ۱ ساعت آن را به تست زدن و یک ربع پایانی را به جمع بندی کلی مطالبی که خواندید اختصاص دهید این کار یک ضرب‌العجل زمانی برای شما اینجاد میکند که بدون وسواس مطالب را خوانده و پیش بروید.

سوال دوم که از بنده پرسیده شده درس های حفظی و غیرحفظی یا مفهومی را چگونه بخوانیم؟ به طور کلی دو دسته درس داریم؛ دروس حفظی و غیر حفظی. دروسی که حالت حفظی دارند بر عکس دروسی که حالت حفظی ندارند را باید تا یک هفته قبل کنکور خواند چون نیاز به مرور و تکرار دارند.

برای دروس غیرحفظی (تکنیکال) چند مرحله داریم:

  1. مرحل اول آموزش هست
  2. مرحله دوم سنجش پوششی است
  3. مرحله سوم رفع اشکال دارد
  4. مرحله چهارم که در ماه های آخر اتفاق میفتد روان سازی نام دارد که در این مرحله باید به شدت تست زد تا مطالب روان شوند

هر کدام از این مراحل ممکن است از یک ماه تا چند ماه طول بکشد. من تا یک ماه قبل کنکور را برای پیشروی مناسب می دانم. اما این پیشروی به معنای عدم مرور نیست و مطالب قبلی خونده شده باید مرور شوند و نیاز به زیرسازی و رعایت پیش نیازها برای رسیدن به بودجه بندی آزمون دارند. یکی از موضوعات مهم در بحث رسیدن به بودجه آزمون زیر سازی و رعایت پیش نیاز هاست به این معنا که برای نتیجه گرفتن از آزمون های آزمایشی و کنکور لازم است که در مطالعه های خود پیش نیازها را رعایت کرده باشید. این علت را با یک مثال توضیح میدهم.

فرض کنید شخصی قصد دارد خانه ای را بسازد و برای این کار به مهندس ساختمان مراجعه میکند. مهندس با توجه به وسعت زمین و خانه مورد انتظار فرد زمانی را تعیین می کند، اما این فرد نمی پذیرد و می‌خواهد خانه در ۱/۴ زمان تعریف شده ساخته شود. مهندس به آن فرد میگوید از نظر تخصصی این کار امکان پذير نیست و باید زمانی صرف پی ریزی، اصول معماری و…شود. این وضعیت مشابه وضع دانش آموزی است که بدون رعایت پیش نیازها بودجه بندی را تمام میکند؛ البته اگر چنین کاری را هم انجام دهد کیفیتی در مطالعه نمی بیند. برای مثال یک کنکوری حرفه‌ای می‌داند در مبحثی مثل عروض لازم است برای درک اختیارات شاعری با مباحث عروض سال دهم آشنا باشند.  تعداد و حجم سوالات بالا بودند انشالله که ما تمام این نکات را به تک تک دانش‌ آموزهای عزیز خواهیم گفت.

در کلام آخر به پیروزی فکر کنید و ابداً به شکست فکر نکنید. در همه جا مثلا سر کار و حتی خونه افکار امید بخش رو جایگزین افکار منفی کنید. وقتی با موقعیت سختی روبرو میشید به خودتان بگیید موفق میشوم. نه اینکه بگی احتمالا شکست میخورم! وقتی با کسی رقابت میکنید فکر کنید و به خودتان بگید من در ردیف بهترین ها هستم نه آنکه من کجا و این آدم های موفق کجا. وقتی فرصت خوبی به دست میاورید فکر کنید می تونم انجامش بدم نه اینکه نمی تونم. اجازه بدین افکارتون تحت نفوذ این شعار باشه (پیروز خواهم شد) تفکری که حول موفقیت چرخ بزنه باعث موفقیت میشه. این تفکر باعث میشه که ذهن نقشه های موفقیت آمیزی طراحی کنه. اما تفکر شکست باعث طراحی نقشه های شکست خورده میشه. به خودتون یادآوری کنید از چیزی که تصور میکنید بهتر هستید. انسان های موفق به هیچ وجه خارق‌العاده نیستن؛ موفقیت مستلزم هوش برتر نیست. افراد موفق آدم های معمولی هستند که از اعتماد به نفس و ایمان بیشتری برخوردارند. پس هیچ وقت خودتون رو دست کم نگیرید و به شکست فکر نکنید.

به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقیست.