رزومه سرکار خانم آرزو صیادی :

1) فارغ التحصیل مهندسی مدیریت اجرایی

2) فعال حوزه آموزشی و کنکور 

3) مسلط به مدیریت پروژه اجرایی در حوزه آموزش

4) فعال آموزش دانش آموزان محروم از خدمات مطلوب

5) برترین پشتیبان تحصیلی سال 97 کانون

6) طراح سوال مدیریت اجرایی آموزش از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم

 

آرزو صیادی
آرزو صیادی, فارغ التحصیل مهندسی مدیریت اجرایی

سخن خانم آرزو صیادی با دانش آموزان :

با نگاهی به مراحل اولیه تحصیلات خود, به این نکته پی می برید که طبق نظر دیگران و با روش هایی که آنها ارایه کرده بودند کار می کرده اید.
در تحصیلات عالیه این فرصت را دارید که به عنوان یک فرد خود انگیخته, پیشرفت کنید و مسولیت بسیاری از کارها را خودتان برعهده بگیرید.
برآورده کردن توقعات دیگران می تواند یکی از دلایل تحصیل باشد ولی اگر به واقع می خواهید مسوول تحصیل خود باشید بهتر است که دلایل محکمی برای خود داشته باشید.
اجازه ندهید دیگران در تحصیلات شما تصمیم گیرنده باشند؛ اگر به طور مداوم مجبور به رسیدن به ضرب العجل های پایانی دیگران باشید, هیچگاه آن احساس رضایت از خود را که با قبول مسوولیت همراه است, به دست نمی آورید.

آرزو صیادی در ادامه می گوید :

برنامه ریزی کاری خود را تنظیم کنید؛ برنامه کاری شما بیش از این از طریق سرفصل دروس تا حدودی تعیین شده است. خود شما می توانید تصمیم بگیرید به چه چیز, چه وقت  و چطور می خواهید دست پیدا کنید؟
دیگران در وقت مناسب که انتهای پاییز است جوجه های شما را به نحوی خواهند شمرد؛ لیکن این نباید مانع شود بیش از آن مانع شود که شما بیش از ان خود را به طور کامل ارزیابی کنید.

ایشان معتقد است وقتی یاد گرفتید خود را ارزیابی کنید, نتایج ارزیابی های دیگران چندان دلسرد کننده نخواهد بود.
اگر بتوانید یک دسته معیارهای ارزیابی خوب برای خود تعیین کنید دیگر هیچ مشکلی برای دستیابی معیارهای ارزیابی دیگران در این زمینه نخواهید داشت.

ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ شخصی ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ.
ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪ، ﺑﺎﻋﺠﻠﻪ ﺩﻭ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭی ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻴﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺗﮑﻠﻴﻒ ﻣﻨﺰﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ خانه ﺑﺮﺩ.
ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ.
ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﻮﺷﺶ ﺑﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﮑﯽ از مسائل ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻼﺱ ﺁﻭﺭﺩ.
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺩﻭﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺭﻳﺎﺿﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ.
ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺖ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﺁن ﺮﺍ ﺣﻞ ﻧﻤﻴﮑﺮﺩ، ﻭﻟﻲ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺍﺳﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺁن ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ که ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻳﺎﻓﺖ.
ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﻴﺸﺘﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩ…
ﻞ ﻧﺸﺪﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ، ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﻩ.